گاهی اوقات چیزی نمیگویند
چون به نظرشان لازم نیست که چیزی گفته شود
با نگاهشان حرف میزنند،
به اندازه یک دنیا حرف میزنند
هرگز نباید از چشمان هیچ زنی ساده گذشت...
سیمون دو بووار
ﺑﻬﺶ ﺑﮕﻮ !
ﺍﻣﺎ
ﻫﯿﭻ ﻭﻗﺖ
ﺟﻮﺭﯼ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﻧﮑﻦ ﮐﻪ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﮐﻨﻪ ﺍﺿﺎﻓﯿﻪ
خیلی بد حِسیه ، خیلی !
آهای رفیق ...
به زخمهایم خیره نشو !!
خودم می دانم عمیقند...
با نگاهت به آتش می کشی وفاداریم را،
مگر تنها ندیده ای؟...؟!!
چه قشنگه شب عروسی !
عشقت!! همون پسری که همه زندگیتِ ! همونی که ه
میشه نازتو میکشید حالا کنارت واستاده،
یه کت شلوار خوشگل هم تنش کرده اینقدر خوشتیپ شده
که دلت میخواد تا فردا نگاش کنی !
باورت نمیشه داری خانمِ همون مردی میشی
که عاشقشی ! داری خانم خونش میشی !
دستتو میگیره میاد در گوشت میگه
خوشگل نرقص میترسم خانوممو بدزدن
روزهـای بارانی را خیلی دوست دارم !
معلوم نمی شَود منتظر تاڪسی
هستی یا آواره ی خیابان ها
بخار هوا مال سرماست یا دود سیگار !
روی گونه ات اشک هست یا دانه های باران
تنهایی یعنی وقتی پرستار گفت :
همراه بیمار … ولی کسی نبود جواب بده !
آهسته گفتم : ببخشید کسی همراه من نیست …
من تنهـــــــــــام …